پشت چراغ قرمز کلافه از این همه شلوغی و ترافیک یه پسر بچه شیش یا هفت ساله اومد به سمت ماشینم با چشمای قشنگ ولی غمگین و با یه لبخند تلخ گفت: عمو چسب زخم نمی خوای؟ بخدا ارزون میدم.... آهی از ته دل کشیدم و با خودم گفتم٫ تمام چسب زخمهایت رو هم که بخرم٫نه زخمهای تو خوب میشه و نه زخمهای خودم...